روانشناسیِ مریدپرور و فروپاشیِ نهادی
تاریخ انتشار: ۴ خرداد ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۰۸۳۱۶۷
مهسا جزینی*
سازمان نظام روانشناسی به تازگی فهرستی صدوچند نفره از «غیر روانشناسانِ فاقد مجوز» را روی تارنمای خود منتشر کرده است.
در میان اسامی منتشر شده، چهرههای شناختهشدهای به چشم میخورد که صفحاتشان در شبکههای اجتماعی دنبال کنندههای چند صد هزار نفری دارد و در بین مردم اقبال و محبوبیت دارند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
برای من که برخی از آنها را دورادور دنبال میکردم البته دیدن اسامیشان در فهرست چندان عجیب نبود. همانها که بستههای آموزشی میفروشند. کارگاه و همایش برگزار میکنند و برای این که شما را مشتری دائمی خود نگه دارند سعی میکنند با به روز کردن عناوین، نیازهای به اصطلاح جدیدی در شما ایجاد کنند.
مانند یک فروشنده حرفهای، جشنوارههای تخفیف برگزار و برایش تبلیغ هم میکنند که مثلا دو یا یک روز تا پایان زمان استفاده از تخفیف فرصت دارید!
همه این شیوهها که خدمات روانشناسی را تبدیل به یک کالای قابل خرید و فروش کرده تفاوت زیادی با شیوه معمول روان شناسانی دارد که مانند یک پزشک در مطب یا دفتر خود نشستهاند و در ساعاتی مشخص مراجع میپذیرند. آن هم نه دسته جمعی بلکه فردی.
در واقع کار یک روانشناس شبیه یک پزشک است که بعد از گرفتن مدرک و مجوز از سازمان نظام پزشکی- اینجا روانشناسی- در مطب یا مرکز درمانی- اینجا مرکز مشاوره- اقدام به پذیرش بیمار میکند.
هیچ پزشکی از طریق همایش و کارگاه و شبکههای اجتماعی خدمات درمانی ارائه نمیکند. حتی اگر هم تبلیغ کند در نهایت شیوه درمان یکی بیشتر نیست: مراجعه فردی.
همه اینها به کنار اما چیزی که برای من عجیب بود واکنش حامیان و یا بهتر بگویم مریدان برخی از این چهرههای معروف بود. یکی از این افراد، در یک پست اینستاگرامی پاسخ سازمان نظام روانشناسی را داده و آنها را متهم کرده بود که به دلایل غیر صنفی و حرفهای قصد مقابله با او را دارند.
فارغ از درستی یا نادرستی ادعای او اما کامنتهای زیر پستش برای من جالب توجه بود. قریب به اتفاق هواداران این فرد با او ابراز همدلی کرده بودند.
معتقد بودند حتی اگر این فرد واقعا هیچ مدرکی هم نداشته باشد مهم نیست چون حالشان با او خوب است! اعتقاد داشتند سازمان نظام روانشناسی قصد تخریب او را دارد و به دنبال سناریوسازی و سنگ اندازی است.
برخی حتی توصیه کرده بودند وقت استاد گرانبهاتر از این است که حتی همین چند دقیقه را هم صرف پاسخ دادن به آن نهاد بکند.
یک نفر نوشته بود مردم دیگر خودشان خوب و بد را تشخیص میدهند. دیگری نوشته بود که به شما حسادت میکنند و…ماجرا دقیقا از همین جا آغاز میشود: بیاعتباری یک نهاد صنفی.
جالب است که مثلا وقتی سازمان غذا و دارو اعلام میکند فلان محصول یا دارو تقلبی است یا از استاندارد لازم برخوردار نیست تقریبا بیشتر مردم میپذیرند و اگر از روی اهمال آن محصول را هم خریداری کنند اما اصرار و عنادی بر خریدش ندارند. در واقع اقدام واکنشی معکوس در برابر اعلامیه سازمان غذ و دارو از خود نشان نمیدهند.
این یعنی ما برای گفته آن نهاد به عنوان یک نهاد مرجع رسمی، اعتبار و اعتماد قائلیم. اما چرا این اتفاق وقتی به حوزه منابع انسانی میرسد واژگونه میشود؟
کامنتهای مریدان را باید در ادامه رخداد بزرگتری دید. رخدادی که ازمدتها پیش افتاده و سرمایههای نمادین، سرمایههای سیاسی -اجتماعی یک به یک مرجعیت خود را از دست دادهاند و حالا به حوزه نهادهای تخصصی هم رسیده است.
این «از دست شدن»، در حوزه سیاست و اجتماع خیلی زودتر خودش را نشان داد. چهرههای مقبول و مورد اعتماد جامعه، مانند شخصیتهای سیاسی طراز اول؛ فعالان سیاسی، روشنفکران، روزنامه نگاران و… که زمانی مورد وثوق جامعه بودند به دلایل مختلف امروز دیگر نیستند.
حالا این بیاعتباری به نهادهای صنفی هم کشیده شده است. این که آیا فهرست منتشر شده از سوی سازمان نظام روان شناسی پشت پرده یا پردههایی اعم از شخصی، صنفی، سیاسی و. . داشته یا دارد صرفا یک گمانه غیر قابل اثبات است مگر اسناد و شواهدی قوی برایش پیدا شود اما مهمتر از آن، این بیاعتمادی مردم به نقش این نهاد است.
نهادی که از قضا برخلاف سازمان غذا و دارو، دولتی و حکومتی هم نیست. یک نهاد برخاسته از اعضا خود صنف است و مشخص است که دغدغه اصلی هر صنفی دفاع از منافع اعضا، حفظ سلامت و پویایی در راستای بقاء صنف است که از قضا همین ویژگی باید آن را کمتر درمعرض مظان و شائبه قرار دهد. اما میبینیم که این طور نیست.
ماجرا البته از زاویهای دیگر هم قابل بررسی است. شبکههای اجتماعی ثابت کردهاند قدرت ساز و شهرت سازند. میتوانند برای شما خیل هوادارانی را ایجاد کنند که کم کم به خیل مریدان شما بدل شود.
مریدانی که در یک فضای سیاسی- اجتماعی- فرهنگی تخریب شده دیگر به هیچ فرد و نهادی اعتماد ندارند و به قول آن کامنت گذار به این نتیجه رسیدهاند که «خودشان خوب و بد را تشخیص میدهند»
منبع: عصر ایران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۰۸۳۱۶۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ترافیک پرحجم اما روان است
سرهنگ علی اصغر شریفی در گفتوگو با باشگاه خبرنگاران جوان درباره ترافیک امروز شهر تهران گفت: با رصدی که از طریق مرکز کنترل ترافیک پلیس راهور تهران بزرگ از وضعیت تردد خودروها در ساعات ابتدایی صبح روز یکشنبه شانزدهم اردیبهشت ماه ۱۴۰۳ از سطح معابر بزرگراههایی شهر تهران انجام شد، شاهد شروع ترافیک در مسیرهای غربی، شرقی و جنوبی به سمت مرکز شهر تهران و معابری پرتردد و دارای ترافیکی سنگین و نیمه سنگین، اما روان در سطح پایتخت بودیم.
وی ادامه داد: انتهای بار ترافیکی در بزرگراه بابایی – در مسیر شرق به غرب تا مقطع نیروی زمینی، آزادراه تهران کرج در مسیر غرب به شرق تا مقطع پل آزادگان بدون مشکل و روان، شهید سلیمانی - صیاد، بابایی مسیر شرق به غرب – نیروی زمینی، زین الدین– روی پل امام علی (ع)، علامه – شقایق در حال حرکت، امام علی (ع) – جانبازان، شهید سلیمانی – ستاری، بزرگراه لشگری - شیشه مینا و رسالت قبل از پل سید خندان هم و بدون مشکل ترافیکی هستند.
سرهنگ شریفی بیان داشت: خیابان آزادی در مسیرغرب به شرق از شهیدان به دلیل نقص معبر پر تراکم و جانبازان از میدان امام رضا (ع) و مسیر جنوب به شمال نواب از نهم دی دارای بار ترافیکی سنگینی هستند و داخل تونل توحید ترافیک منظم و در حال حرکت هستند.
وی گفت: همکاران بنده در معابر حضور دارند و اجازه تغییر مسیرهای ناگهانی را به رانندگان مانند آزادی - شهیدان نمیدهند. اگر خودرویی در اثر تغییر مسیر ناگهانی با خودروی دیگر برخورد نماید باعث تصادف خسارتی و نهایتا تصادف جرحی ساده میشود ولی اگر با یک موتورسیکلت برخورد صورت گیرد، ممکن است باعث فوت راکب موتورسیکلت شود.