چگونه در شرایط غم اجتماعی مانع فروپاشی روحی و روانی شویم؟
تاریخ انتشار: ۴ دی ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۲۳۶۸۱۶
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از ایران، هر روز با اضطراب از خواب بیدار میشویم و با بغض به رختخواب میرویم. آیا واقعاً راهی هست تا بدون انفعال و عزلت گزینی نسبت به شرایط کشور و خاموش کردن اینترنت و درگیر نشدن با اخبار جانکاه، سلامت جسم و روان خود را حفظ کرد؟ آیا زیستن در بحران نیازمند دانش و تجربهای است که از آن بیاطلاعیم؟ آیا قرار است حالا که همه با اضطرابهای کشنده دست به گریبانیم، تک به تک وارد دفتر روان درمانگرها شویم؛ یا باید نسخهای اجتماعی برای چنین دردهایی یافت؟
حتماً شما هم در اطراف خود دوستان و آشنایانی دارید که هر روز صبح کلافه سرکار میروند و شب بیحوصله و با خستگی مفرط به خانه برمیگردند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
داوود بهرامی روانشناس، یکی از دلایل این وضعیت را «احساس بیعدالتی» در زندگی میداند: «ما ادراک عدالت بسیار پایینتری از جوامعی داریم که شاید شرایطی بدتر از ما را تجربه میکنند. ما فکر میکنیم کارها روی نظم پیش نمیرود و منسجم نیست.» او با شوخی ادامه میدهد: «متأسفانه ما تا به همکار یا دوستانمان ثابت نکنیم که از او بدبختتر هستیم بحث را رها نمیکنیم.» وی مشکلات اقتصادی و فرهنگی را از جمله دلایل دیگر پیش آمدن این وضعیت میداند. اما راهکار او با این پرسش آغاز میشود که آیا پیش از هر چیز دیگری تکلیف ما با خودمان روشن است؟ این پرسش به این معنی است که آیا میخواهیم در این شرایط آشفته سلامت روان خود را حفظ کنیم یا نه، تا بعد بتوانیم پرسیده باشیم «چه باید کرد؟»
بهرامی معتقد است غمگین شدن از یک عکس تکان دهنده یا ویدئویی دردناک که در شبکههای اجتماعی دست به دست میشود اتفاقی است که باید بیفتد، اما نباید ما را از زندگی و روابط سالم با خانواده دور کند: «غمی که لاینحل باقی بماند تبدیل به خشم میشود و این را میشود به سادگی در روابط زندگی و کوچه و خیابان و روابط کاری به وضوح دید.»
در واقع به اعتقاد وی بخش اول ماجرا یعنی غمگین شدن طبیعی است اما آشفتگی پس از آن طبیعی نیست. وی برای توضیح بیشتر به موضوع اهداف و ارزشها اشاره میکند و اینکه ما اغلب اهداف را به جای ارزشها در نظر میگیریم. بنابراین باید در این شرایط دوباره به ارزشهایی مانند یادگیری، روابط سالم، ورزش کردن، تفریح ارزان قیمت برگردیم بدون اینکه چشم خود را روی مسائل حاد جامعه ببندیم: «ورزش میتواند یکی از ارزشها باشد اما متأسفانه در حال حاضر یکی از اهداف است تا مثلاً برای جشن عروسی خوش تیپتر باشیم، روابط هم همینطور یک ارزش است اما برای ما تبدیل به هدف شده و در راستای پیشرفت از آن استفاده میکنیم. یادگیری هم چالشی است که در این شرایط میتواند به ما کمک کند مثل یادگیری یک زبان خارجی یا دورههای مطالعاتی برای بالا رفتن سطح اطلاعاتمان.» بهرامی بارها تکرار میکند که نباید با پناه بردن به قرص و الکل و مواد مخدر غمها را فراموش یا حواس را پرت کرد: «همین طور که با غمها زندگی میکنیم نباید خود و ارزشها را هم فراموش کنیم.»
بهروز صفارینیا روانشناس اجتماعی، کوتاه اما مؤثر، بهترین نسخه ممکن را در شرایط ناامنی روانی این گونه بیان میکند: «بهترین کار در این شرایط، رفت و آمد با دوستان و خانواده است که باعث حمایت اجتماعی و بالا رفتن سرمایه اجتماعی میشود. البته این رفت و آمدها باید با پایین بودن توقعات و انتظارات همراه باشد. مثلاً در میهمانیها نباید در پی تغییر نگاه همدیگر باشیم و فکر کنیم با بحث کردن میتوانیم نظر یکدیگر را تغییر دهیم.» او تأکید میکند که دورهمی و تعاملات بین فردی، بهترین کار در این شرایط غمبار است و همینطور رفتن به سفرهای کوچک یا تماشای فیلم که باعث نشاط میشود.
بهروز بیرشک عضو هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران هم بازگشت به سنتهای قدیمی ایرانی را که همراه با دورهمیها و شبنشینی هاست یکی از بهترین راههای ایجاد نشاط در جامعهای میداند که پر از خشم و ناامیدی است: «متأسفانه شهرداری و دولتها هیچگاه در زمینه ایجاد نشاط جمعی برنامهای منظم نداشتهاند و حتی تلویزیون هم برای نشاط در جامعه برنامهای نداشته تا مرهمی برای غمهای مردم باشد.» وزیر بهداشت نیز که به هشدارهای او اشاره شد، در ادامه سخنانش از صداوسیما خواسته بود که نشاط را به جامعه برگرداند اما واکنش یکی از کاربران توئیتر به وی نیز جالب و حتی خندهدار است. از همان نوع خندههای تلخ: «خود صداوسیما عامل یأس و ناامیدی در جامعه است.»
شاید برای شما هم این سؤال پیش آمده که چطور میشود بعد از این همه اتفاقات ناگواری که در ماههای اخیر افتاده همان آدم قبل بود؟ چطور میشود زیر این فشار اقتصادی و بالا رفتن هر روزه قیمتها سالم ماند؛ غمگین نشد، عصبانی نشد، خشمگین نشد؟ مگر میشود از راهکارهایی برای سلامت روان بهره برد که پیش از این در غمهای کوچک و درگیریهای ذهنی روزمره کاربرد داشت؟
محمد معافی روانشناس، از همین منظر به مسأله نگاه میکند و معتقد است ارائه راهکاری برای دور شدن از اضطراب در این شرایط کاری سخت است و نیاز به نگاهی دقیقتر به وضعیت جامعه دارد: «زندگی در میانه بحران نیاز به یک بازتعریف اساسی دارد؛ یعنی تعریفی بر اساس مواجه شدن با خود و پذیرش مسئولیت انسان بودن.» معافی معتقد است در این شرایط دیگر دورهم بودن برای خوشگذرانی بیمعناست و باید سبکی جدید یافت که با وضعیت این روزها همخوانی داشته باشد.»
معافی میگوید: «هر کار جمعی با اولویت کسب دانش و گسترش آن میتواند مؤثر باشد. این دانش میتواند از شناخت جغرافیای خاورمیانه که شامل شناخت فرهنگها، اقوام و زبانها باشد یا هر چیزی دیگری که به شناخت و آگاهی بیشتر ما کمک خواهد کرد. یکی دیگر از کارهایی که میتوان در این شرایط انجام داد مشارکت در کارهای جمعی بدون چشمداشت مالی است چون با حضور در کنار یکدیگر قادر به فهم بیشتری از خود خواهیم شد.» محمد معافی اما حرفهای دیگری هم دارد که بیشتر متوجه شخص در روابط است. او دوری از ریاکاری و خودبرتربینی و هرگونه رفتاری که حاوی عدم شفافیت و ریاکاری درونی است از جمله تلاشهایی میداند که میتوان برای کم کردن فشارها در این شرایط تمرین کرد.
دوست دارم دوباره برگردم به جملهای که داوود بهرامی گفت «آیا میخواهیم دچار فروپاشی روان نشویم یا خیر؟» این پرسش بنیادیترین سؤالی است که باید از خود بپرسیم. مثل زمانی که هنوز با خود برای تغییر کنار نیامدهایم و از ضعف روند درمان روانشناسی گله میکنیم. شاید این گزارش تمام دریچههای سلامت روان را نگشوده باشد اما باید بپذیریم یک انسان سالم در شرایط ناگوار و شاید شرایط سختتر پیش رو، میتواند به حال خود، خانواده و جامعه، مفیدتر باشد.
منبع: اقتصاد آنلاین
کلیدواژه: آلودگی هوا شبکه اجتماعی اضطراب غم اجتماعی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.eghtesadonline.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «اقتصاد آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۲۳۶۸۱۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مراقب فروپاشی عصبی باشید / نشانه هایی برای تشخیص افسردگی
بخشی از مطالعات آماری در ایالات مختلف نشان داده است همچنین موارد ابتلا به یک «وضعیت حاد سلامت روان» که بیشتر به عنوان یک اختلال روان پریشی، اختلال دوقطبی یا یک اضطراب شدید یا اختلال خوردن تعریف میشود و به طور قابل توجهی عملکرد و زندگی روزمره افراد را مختل میکند، در بین آمریکاییها رو به افزایش است.
از سوی دیگر بررسیهای اخیر سازمان جهانی بهداشت (WHO) نیز تایید میکند با گذر زمان و افزایش مشکلات و بحرانها در زندگی بشر امروزی، شمار افرادی که به نوعی از اختلالات روان دچار هستند، بیشتر و بیشتر میشود و همچنین با در نظر گرفتن این موضوع که بنابر آمارهای قبلی از هر هفت نوجوان یک نفر به این اختلالات دچار است این آمار میتواند نگران کنندهتر باشد.
این سازمان اعلام کرد در سال نخست همه گیری کووید-۱۹ میزان ابتلا به اختلالات شایع روان از قبیل افسردگی و اضطراب بیش از ۲۵ درصد افزایش داشته است.
تدروس آدهانوم، دبیرکل سازمان جهانی بهداشت پیشتر خاطر نشان کرد تمامی افراد به گونه ای با بیماران مبتلا به اختلالات روان مواجه هستند. برخورداری از سلامت روان به مفهوم سلامت جسم است و تغییر سیاست و عملکرد در سلامت روان می تواند مزایای واقعی و اساسی برای افراد، جوامع و کشورها به همراه داشته باشد. سرمایه گذاری روی سلامت روان، سرمایه گذاری برای برخورداری از زندگی و آینده بهتر برای همه است.
آدهانوم با اشاره به اینکه هنوز در بیشتر کشورها اهمیت سلامت روان در اولویت قرار نگرفته است یادآور شد حتی پیش از آغاز همه گیری کووید-۱۹ تنها تعداد محدودی از افراد که به کمک نیاز داشتند به درمانهای موثر و با کیفیت دسترسی داشتند. به طور مثال بیش از ۷۰ درصد از افراد مبتلا به روانپریشی در جهان از دریافت کمک محروم بودهاند.
اما آنچه انسان امروزی بیش از هر اختلال یا بیماری مشخص روانی دیگری با آن دست به گریبان است شرایط یا شنیدههای استرسزا هستند و بسیاری از ما حتی گاهی بیش از حد خود را در معرض این استرسها قرار میدهیم مانند پیگیری و دنبال کردن بیش از اندازه اخبار و وقایع ناخوشایند غافل از اینکه در این مورد یا بسیاری از رفتارها و اقدامات روزمره دیگر، نیازمند مدیریت فردی هستیم به گونهای که سلامت روان و زندگی روزمره خودمان را مختل نکنیم.
کارشناسان سلامت نیز توصیه میکنند هرچند به واسطه دسترسی به اطلاعات میتوانیم هر لحظه در جریان رویدادهای جهانی باشیم اما برای استفاده بهینه از این امکانات باید حد و مرزهایی را برای خود تعیین کنیم تا دچار آسیبهای جدی جسمی و روانی نشویم و حتی در شرایط و موقعیتهای سخت زندگی که برای بسیاری از مردم دنیا اجتنابناپذیر هستند نیز بتوانیم تعادل عصبی - روانی خود را به شیوهای مناسب حفظ کنیم.
یکی از هشدارهای متخصصان در اینگونه مواقع در مورد افرادی است که کنترل استرس و اضطراب خود را از دست میدهند و مدیریت احساسی آن ها دچار مشکل میشود. در این خصوص اصطلاحی وجود دارد که دوره ای از استرس شدید ذهنی یا عاطفی را توصیف می کند و روانپزشکان در گذشته آن را «بحران یا فروپاشی عصبی» مینامیدند. در این وضعیت روحی، استرس آنقدر زیاد است که فرد قادر به انجام فعالیتهای عادی و روزمره نیست.
اصطلاح بحران عصبی یک اصطلاح بالینی نیست. این یک اختلال مرتبط با سلامت روان نیز نیست بلکه در گذشته از آن برای توصیف بسیاری از شرایط مختلف مرتبط با سلامت روان استفاده میشد اما امروزه دیگر توسط متخصصان استفاده نمیشود. با این حال، این بدان معنا نیست که وضعیت بحران عصبی یک پاسخ سالم به استرس است. در واقع، کاملا برعکس است و گاهی اوقات می تواند نشان دهنده یک مشکل اساسی مانند افسردگی یا اضطراب باشد.
به علاوه هیچ دلیل مشخصی برای بحران عصبی وجود ندارد. هر چیزی که منجر به استرس بیش از حد شود می تواند آن را تحریک کند. به طور کلی، احساس استرس و ناتوانی در کنار آمدن با این وضعیت ممکن است منجر به احساس خستگی شدید شود که نتوانید وظایف عادی روزانه خود را انجام دهید. برخی از اتفاقات یا شرایطی که ممکن است موجب بحران عصبی شوند، شامل یک تراژدی ناگهانی در زندگی، یک تغییر اساسی در زندگی، استرس مداوم در محل کار (گاهی اوقات به عنوان «فرسودگی شغلی» شناخته می شود)، اضطراب، افسردگی، بد خوابی، مورد سوء استفاده قرار گرفتن و مشکلات اقتصادی هستند.
تجربه مقداری استرس بخشی طبیعی از زندگی است. هنگامی که احساسات بیش از حد طاقت فرسا میشوند، میتوانند به یک بحران ذهنی کمک کنند. در حالی که تجربه این بحران میتواند ناتوان کننده باشد اما اقدامات و توصیههایی وجود دارد که می توانید انجام دهید و تا حدی زیادی راهگشا هستند. شناخت علایم، انجام اقدامات پیشگیرانه و درمان می تواند کمک کننده باشد.
در واقع یک مرحله از بحران عصبی منجر به ناتوانی در عملکرد طبیعی، حداقل به طور موقت می شود. با این حال، چندین علامت می تواند نشان دهد که شما یا کسی که می شناسید، ممکن است در مسیر تجربه استرس طاقت فرسا باشید.
علایمی که باید جدی گرفته شوند
در ادامه به نقل از «وب ام دی»، برخی از علایم و نشانه هایی که باید مراقب آن ها باشید را معرفی میکنیم:
احساس علایم اضطراب یا افسردگی
احساسات و اعمال مرتبط با اضطراب یا افسردگی پاسخ های رایج به استرس هستند از جمله:
- عزت نفس پایین
- ترس
- تحریک پذیری
- نگرانی
- احساس درماندگی
- به راحتی عصبانی شدن
- کناره گیری از خانواده و دوستان
- از دست دادن علاقه به فعالیت های مورد علاقهتان
- دشواری در تنفس
- گریه کردن غیرقابل کنترل
- افکار خودآزاری یا خودکشی
متخصصان تاکید دارند وقتی استرس مدیریت نشده و غیرقابل تحمل میشود، می تواند منجر به بحران عصبی شود.
مشکل در تمرکز
مطالعات نشان داده است که استرس هم بر ذهن و هم بر بدن شما تأثیر می گذارد. استرس طولانی مدت می تواند منجر به تغییرات ساختاری در مغز شود که می تواند بر حافظه شما تأثیر بگذارد و منجر به مشکل در تمرکز شود. در موارد شدید، کورتیزول بیش از حد حتی می تواند منجر به از دست دادن حافظه شود.
بیخوابی
برای برخی افراد، استرس بیش از حد ممکن است موجب بی خوابی شود و به خواب رفتن و در خواب ماندن سخت شود. وقتی نمی توانید بخوابید، مغز و بدن شما نمی توانند ریکاوری شوند که به نوبه خود می تواند منجر به بدتر شدن استرس و اضطراب شود. کمبود خواب همچنین می تواند بر سلامت جسمی شما و همچنین عملکرد ذهنی شما تأثیر بگذارد. برخی دیگر ممکن است با پرخوابی به استرس پاسخ دهند که ممکن است به مشکلات روحی و جسمی نیز منجر شود.
خستگی مفرط
استرس بیش از حد ممکن است موجب ایجاد احساس خستگی شدید شود. ممکن است به دلیل اینکه به اندازه کافی نمی خوابید احساس خستگی کنید یا حتی ممکن است به دلیل خواب زیاد احساس خستگی کنید. با گذشت زمان، خستگی مزمن همراه با استرس می تواند منجر به فروپاشی روانی شود.
تغییرات در اشتها
استرس می تواند تغییراتی در اشتهای شما ایجاد کند. برخی افراد با پرخوری با استرس مقابله می کنند که می تواند منجر به افزایش وزن ناخواسته شود. برای برخی دیگر، استرس می تواند منجر به کاهش اشتها شود.
مشکلات گوارشی
استرس و اضطراب می تواند منجر به مشکلات معده مانند گرفتگی عضلات، نفخ، یبوست و اسهال شود. اگر مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر هستید، استرس ممکن است موجب تشدید و عود بیماری شود که می تواند سبب ناراحتی گوارشی شود. اگر استرس دارید و شروع به مشاهده هر یک از این علایم کرده اید، می تواند نشانه ای از این باشد که شما در راه یک فروپاشی عصبی هستید.
توهمات
در برخی موارد، استرس شدید حتی میتواند موجب توهم شود. ممکن است چیزهایی را بشنوید یا ببینید که واقعاً وجود ندارند.
استرس غیرعادی نیست و درمان دارد
غیرعادی نیست که در زندگی تحت فشار قرار بگیرید. اگر احساس می کنید استرس شما بیش از حد شده است، با پزشک خود صحبت کنید. آن ها ممکن است شما را به یک روانشناس یا روانپزشک ارجاع دهند. پزشک شما همچنین ممکن است بتواند درمان علایم فیزیکی را ارائه دهد.
درمان مناسب برای بحران عصبی عمدتا به علت آن و شرایط بیمار بستگی دارد. برخی از راهکارهای مفید و درمانهای رایج آن عبارتند از:
تغییرات در سبک زندگی
خستگی ذهنی یکی از ویژگی های رایج برای یک بحران ذهنی است. برای برخی، استراحت و کاهش استرس می تواند یک درمان خانگی موثر باشد. این تغییرات ممکن است شامل موارد زیر باشد:
- کاهش تعداد تعهدات روزانه
- پیاده روی یا اضافه کردن نوعی ورزش به معمول روزانه
- داشتن یک رژیم غذایی سالم
- استراحت کردن در زمان نیاز
- مدیتیشن
- گذراندن زمان در طبیعت
دارو درمانی تحت نظر متخصص
پزشک متخصص نیز ممکن است داروهای افسردگی یا داروهای ضد اضطراب را برای کمک به علائم بحران عصبی تجویز کند. اگر استرس شما سبب بی خوابی می شود، ممکن است یک داروی خواب برای شما تجویز شود. اختلال در خواب می تواند استرس و اضطراب را بدتر کند.
روان درمانی
رواندرمانی که به عنوان «گفتار درمانی» نیز شناخته میشود، به شما کمک میکند تا علایم فروپاشی عصبی و خطر ابتلا به یک فروپاشی عصبی دیگر را کاهش دهید. صحبت کردن با یک متخصص می تواند به شما کمک کند تا افکار خود را پردازش کنید و راه حل هایی ایجاد کنید که استرس و اضطراب شما را کاهش دهد.
منبع: خبرگزاری مهر