جلایی پور: واکنش مردم در سیل اخیر بالاتر از متوسط جهانی بود
تاریخ انتشار: ۲۹ خرداد ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۱۲۳۲۴۶
به گزارش روز چهارشنبه خبرنگار گروه دانشگاه و آموزش ایرنا، محمد رضا جلایی پور در چهارمین همایش کنکاشهای مفهومی و نظری درباره جامعه ایران که در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران از سوی انجمن علمی جامعه شناسی برگزار شد گفت: وظیفه جامعه شناسی تحلیل مسائل پیچیده جامعه است که سعی میکنند این مسائل را با مفاهیمی سامان دهد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی با بیان اینکه یکی از این مفاهیم «فروپاشی اجتماعی» است، ادامه داد: باورمندان به این مفهوم معتقد هستند که جامعه ایران در معرض فروپاشی اجتماعی است که به نظر من نباید این واژه و مفهوم را در مورد ایران به کار ببریم. چرا که این مفهوم خیلی از مؤلفههای جامعه ایران را در بر نمیگیرد و تعبیر تندی است که بر سرجامعه ایران میزند.
جلایی پور با بیان اینکه به جای استفاده از فروپاشی اجتماعی باید از آشفتگی اجتماعی صحبت کنیم گفت: همه جوامع مدرن با آشفتگی اجتماعی مواجه هستند. جامعه ایران هم صد سال گذشته ۹۰ درصد جمعیت روستایی داشت، اما در سال ۵۷ این جمعیت به هفتاد درصد تبدیل شد و در حال حاضر هم ۸۵ درصد شده و تحول بزرگ اجتماعی رخ داده است. در این وضعیت رخ دادن آشفتگی طبیعی است.
وی تاکید کرد: مواجهه با این آشفتگی هم سخت است و یک نهاد به تنهایی کاری نمیتواند انجام دهد، اما نهادهای حاکمیتی ما این جهت گیری را ندارند و به دنبال تربیت شهروند حرفهای آگاه برای عبور از این آشفتگی نیستند.
جلایی پور با بیان اینکه وقتی از فروپاشی اجتماعی سخن میگوییم تواناییهای جامعه ایران را نادیده میگیریم گفت: جامعه ایران جامعهای جنبشی و مطالباتی است؛ چطور این جامعه را میتوان فروپاشیده نامید. جامعه فروپاشیده که دست به جنبش نمیزند.
وی ادامه داد: جامعه ایران در صد سال گذشته ۲۰ جریان اعتراضی و جنبشی داشته است. این جریانات متاثر از توانایی ها این جامعه هستند. همین دوسال گذشته که خیلی از مفهوم فروپاشی اجتماعی استفاده می شود جامعه ایران جنبش اعتراضی دی ماه و پویش مبتنی بر پیشروی آرام را در فضای آنلاین داشته است. در دو سال گذشته بیش از هزار اعتراض و مطالبه گری صنفی شکل گرفته است. اگر جامعه ایران فروپاشیده باشد کسی اعتراضی نمی کند. نماد جامعه فروپاشیده وضعیت ۲۰ سال گذشته جامعه سودان است.
جلایی پور افزود: عده ای که صحبت از مفهوم فروپاشی اجتماعی می کنند، باید دقت کنند که مشکل در جای دیگری است. چون نمی توانند آن را مطرح کنند صحبت از فروپاشی اجتماعی می کنند. به نظر من این مشکل، مشکل دولت در دولت و خطر بی ثباتی سیاسی است. تصور فروپاشی سیاسی را می توان داشت، اما فروپاشی اجتماعی بعید است.
وی تاکید کرد: به نظر من از بی ثباتی سیاسی باید صحبت کرد از دولت در دولت صحبت کرد و نگران فروپاشی سیاسی بود. وقتی فروپاشی اجتماعی را مطرح کنیم مسئولان حاکمیتی «می گویند خوب مشکل از جامعه است و به ما ربطی ندارد.»
جلایی پور با بیان این نکته که معتقدان به مفهوم فروپاشی دو دسته استناد دارند، افزود: یک بخشی از این افراد معتقد هستند که نهادهای اصلی جامعه خوب کار نمیکنند. نهادهایی مثل نهاد خانواده، نهاد اقتصاد، نهاد فرهنگی و مذهبی و نهاد دولت. بنابراین این جامعه، جامعه فروپاشیده است.
وی اظهار کرد: برخی هم با استناد دادن به پیمایش های دو دهه گذشته و در آخرین مورد به پیمایش سال گذشته مطرح می کنند که ارتباط بین افراد با هم و ارتباط افراد با نهادهای جامعه وضعیت خوبی ندارد. در آخرین ارزیابی پیمایشی سال گذشته گفته میشود که ۷۸ درصد مردم به نهادهای عمومی اعتماد ندارند و لذا امیدی هم ندارند و نشان میدهند جامعه وضعیت نگران کنندهای دارد.
جلایی پور با بیان اینکه وقتی ما یک مفهوم تحلیلی کلان را به کار می بریم این مفهوم باید از پس سوالات و واقعیت های جامعه بر بیاید، تاکید کرد: اگر آن مفهوم نتواند به سوالات پاسخ دهد نشان داده می شود که آن مفهوم کفایت لازم تحلیلی را ندارد و نباید از آن استفاده کنیم.
وی در ادامه سخنان خود به دلایلی پرداخت که نشان میدهند جامعه ایران فروپاشیده نیست و گفت: اولین نشانه این مسئله ریشه در شاخص هایی دارد که در آن شاخص ها بر اساس بیست مولفه ۱۸۰ کشور تقسیم بندی می شوند. با توجه به این شاخص ها ایران یک کشور متوسط است. به این معنا که بعضی شاخصها در ایران به گونهای است که ایران را جزو چهل کشور اول قرار می دهد؛ مثل شاخص های امنیت، آموزش، بهداشت، امید به زندگی، تولیدات سینمایی و… که ایران وضعیت خوبی دارد.
جلایی پور ادامه داد: اما در برخی شاخص ها هم جزو چهل کشور پایین آمار هستیم. شاخص های مثل فساد، عدم شفافیت، کارایی سیستم سیاسی و.. که وضعیت مناسبی ندارد. سرجمع این شاخص ها نشان می دهد که جامعه ایران یک جامعه متوسط است. بنابراین جامعه ای که متوسط است جامعه فروپاشیده ای نیست یعنی توانایی ها خود را توانسته نشان دهد.
وی دلیل دوم را همبستگی مردم در سیل اخیر دانست و گفت: سیل ۹۸ بزرگترین سیل در قرن حاضر در ایران بود که ۱۰ استان کشور را دربر گرفت، اما آمارها نشان می داد که ۶۳ درصد مردم ایران در شرایط رکود تورمی نسبت به این مصیبت جمعی واکنش نشان داده اند و معدل واکنش مردم، بالاتر از متوسط جهانی است. این نشان میدهد که جامعه پوکیده نیست.
استاد جامعه شناسی دانشگاه تهران نشانه سوم عدم فروپاشیدگی جامعه ایران را روایت های خبرنگاران خارجی از جامعه ایران دانست و تاکید کرد: ۱۰ سال است که ایران در وضعیت رکود تورمی است و آمریکا به عنوان قدرتمندترین اقتصاد دنیا از برجام خارج شده و ایران را تحریم کرده است تا با فشار آوردن به ایران فروپاشی جامعه ایران را رقم بزند، اما دیدند که جامعه ایران فروپاشیده نیست.
وی افزود: در شش ماه گذشته خبرنگاران خارجی که به ایران آمده اند فصل مشترک صحبت های آنها این مسئله است که حرف هایی که مبنی بر فروپاشی مردم ایران زده می شود، درست نیست و خبری از فروپاشی نیست، بلکه مردم در مورد این مسئله به لطیفه سازی روی آورده اند.
منبع: ایرنا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۱۲۳۲۴۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
فقر پژوهش در حوزه خشونت سیاسی
به گزارش گروه پژوهش خبرگزاری علم و فناوری آنا، خشونت سیاسی پدیده عام اجتماعی است که هم میتوان سیر تاریخی آن را جستجو کرد و هم تنوع آن را در اجتماعات و جوامع گوناگون یافت.
حسین نورینیا (عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی) در مقالهای با عنوان «فقر پژوهش در حوزه خشونت سیاسی در ایران» به این موضوع اشاره میکند که ایران در این زمینه مستثنا نیست و خشونت سیاسی را میتوان با شکلگیری دولت در ایران پی گرفت و روند تغییرات تحولات آن را شناسایی کرد و انواع آن را معرفی نمود و چرایی و چگونگی آن را کاوید.
* تعریف خشونت
به زعم این پژوهشگر خشونت، هر نوع رفتار برنامهریزی شده اعم از فیزیکی و غیرفیزیکی با بهرهگیری از وسایل (به معنای وسایل مادی و غیرمادی) است که معمولا در جهت حذف دیگری و رقیب مورد استفاده قرار میگیرد.
این استاد جامعه شناسی توضیح میدهد که این حذف میتواند از حذف نسبی و اثرگذاری بر فرد و یا جامعه تا حذف فیزیکی به طور کامل و نیز حذف مناسبات پیشین و در انداختن مناسبات نوین را شامل شود.
* نخستین پژوهش در حوزه خشونت سیاسی
نورینیا در این پژوهش مینویسد:نخستین تلاش پژوهشی برای فهم خشونت سیاسی در ایران کار فرهاد کاظمی است که به زبان انگلیسی در نشریه «مطالعات ایرانی» دانشگاه کمبریج در سال ۱۹۷ به چاپ رسید. او در آن مقاله با عنوان «نشانگرهای اقتصادی و خشونت سیاسی در ایران طی سالهای ۱۹۴۶-۱۹۶۸» رابطه شاخص اقتصادیتراز پرداختها و ترکیب آن با شاخص هزینه زندگی را با خشونت سیاسی اندازهگیری کرد.
این پژوهشگر مینویسد: کاظمی برای این منظور موارد خشونت سیاسی طی سالهای مورد بررسی را از روزنامه اطلاعات گردآوری کرده بود و با بررسی آماری همبستگی بین این دو داده به این نتیجه رسید که ۲ درصد از تغییرات خشونت سیاسی با تراز پرداختها و شاخص هزینة زندگی توضیح داده میشود.
* رابطه خشونت با توسعه
این پژوهش بیان میکند که از بین تمام پایاننامههای حوزه خشونت سیاسی، تنها ۶ پایاننامه در رشته علوم اجتماعی و جامعهشناسی تدوین شده است که فقط ۲ پایاننامه مربوط به مقطع دکتری است که یکی از آنها به پتانسیل اعتراض سیاسی را بررسی کرده و دیگری هم پیامدهای خشونت سیاسی را مورد توجه قرار داده است.
باید خشونت کنترل شود تا توسعه شکل گیردنورینیا در ادامه این پژوهش توضیح میدهد که این در صورتی است که از یک سو، خشونت سیاسی یکی از مهمترین مسائل اجتماعی ایران بویژه در دوران معاصر است و از سوی دیگر، خشونت سیاسی یکی از موانع اساسی توسعه پایدار محسوب میشود و به قول نورث باید خشونت کنترل شود تا توسعه شکل گیرد. بنابر این، مطالعه خشونت سیاسی باید در دستور کار جامعهشناسی قرار گیرد.
* ویژگیهای خشونت سیاسی در ایران پیش از مشروطه
این پژوهش به این مهم اشاره میکند که استخراج ویژگیهای خشونت سیاسی در ایران پیش از مشروطه با در نظر گرفتن این فرض که تمام دوران پیش از مشروطه با همه افت و خیزهای اجتماعی و سیاسیاش، به جهت جای گرفتن در دوران بلند «قدیم» از یک الگوی مشابه در هر دو سوی نظام سیاسی و افراد و گروههای معارض و مخالفان پیروی میکرد.
این استاد جامعهشناسی در ادامه مینویسد؛ در این میان اشاره به «نامه تنسر» به جای مانده از دوران ساسانیان و «سیاستنامه» خواجه نظامالملک در قرن پنجم هجری، پیوند عمیق این دو دوره ـ با فاصله بیش از ۶۰۰ سال ـ را در موضوع مورد بررسی به خوبی نشان میدهد که تا پیروزی مشروطه و در انداختن حکومت قانون تداوم داشت.
* ویژگیهای خشونت سیاسی در ایران پس از مشروطه
نورینیا توضیح میدهد که استخراج ویژگیهای خشونت سیاسی در ایران پس از مشروطه با در نظر گرفتن دورههای استقرار اولیه مشروطه، حکومت پهلوی اول، دوران نخست حکومت پهلوی دوم و دوران پس از کودتای ۲۸ مرداد تا انقلاب اسلامی، و شکلگیری گام به گام خشونت ایدئولوژیک.
تمایزات خشونت سیاسی در دو دوران پیش و پس از مشروطه در ایران، با تمایزات اجتماعی ناشی از مواجهه ایران با تمدن غرب و ورود ایران به دنیای «جدید» همزمان و هماهنگ استدر این مقاله آمده است که در کنار خشونت نظام سیاسی که در طول این دوران، فراتر از قانون مشروطه رقم خورد و در سه دوره کوتاه محمدعلی شاهی، نیمه دوم رضا شاهی و نیمه دوم محمدرضا شاهی که شکل و محتوایی استبدادی به خود گرفت، دو جریان عمده خشونتگرا را در بین گروههای سیاسی میتوان شناسایی کرد که یکی اسلامگرا و دیگری مارکسیسمگرا بود و هر دو ریشه در مبارزات مشروطه داشتند.
این پژوهشگر مینویسد: این دو جریان در طول دوران پس از مشروطه به شیوههای مختلف در نظر و عمل، در قالب گروههای گوناگون، خشونت سیاسی را ترویج کردند.
این نویسنده در ادامه به این مهم اشاره میکند که روند خشونتورزی خونبار این گروهها از ترور و بمبگذاری و رویایی مسلحانه در دوران مشروطه، به مبارزه مسلحانه تمام عیار انجامید و اوج خود را در حمله چریکهای فدایی خلق به پاسگاه سیاهکل به نمایش گذاشت و یک دهه این نزاع خونین را مبتنی بر تحلیل ایدئولوژیک از تحولات تاریخی ایران و نیز فهم ایدئولوژیک از موقعیت کنونی و ارتقای مبارزه مسلحانه به عنوان استراتژی و چشم بستن به روی تمام تحولات اقتصادی و اجتماعی در جامعه ایران تداوم بخشید.
* تمایزات خشونت سیاسی در دو دوران پیش و پس از مشروطه در ایران
در این پژوهش آمده است که تمایزات خشونت سیاسی در دو دوران پیش و پس از مشروطه در ایران، با تمایزات اجتماعی ناشی از مواجهه ایران با تمدن غرب و ورود ایران به دنیای «جدید» همزمان و هماهنگ است.
نورینیا مینویسد: روند تحولات اجتماعی در ایران که هر چند پیش از مشروطه آغاز شده بود، ولی با مشروطه دارای گرانیگاه قابل اتکا شد، مناسبات اجتماعی ایران را رفته رفته تغییر داد و از دنیای «قدیم» فاصله گرفت.
به زعم این پژوهشگر جایگیر شدن ایده تفکیک قوا، ورود قانون به عنوان قاعده رسمی انتظام بخش روابط اجتماعی، سر برآوردن سازمانهای نوین بروکراتیک، شکلگیری هویتهای اکتسابی و فرا رفتن نقشهای محقق، تضعیف شیوه زندگی کوچندگی که تا پیش از آن تا نزدیک ۴۰ درصد جمعیت ایران را به خود اختصاص داده بود، ورود مناسبات سرمایهداری و کالایی شدن کشاورزی، شکلگیری نهادهای جدید، کاهش مرگ و میر ناشی از بیماری و افزایش جمعیت، افزایش میزان و سطح سواد، ایجاد زیرساختهای ارتباطی و گسترش آن تا روستاهای دور افتاده، گسترش خدمات ضروری زندگی نوین، چهره ایران را چنان تغییر داد که خود را در خشونت سیاسی نیز بازتولید کرد.
بدینترتیب نتایج این پژوهش نشان میدهد که عمدهترین تغییر در خشونت سیاسی را از یک سو میتوان در گروههای هدف جست که این افراد و گروهها پیش از مشروطه شامل مخالفان پادشاه و جانشینان احتمالی و سرکشان منطقهای میشد که اساس روابط میان آنان بر اساس روابط خویشاوندی و ایلی و طایفهای مبتنی بر نقشهای محول و هویتهای انتسابی بوده است.
و در نهایت پس از مشروطه شامل افراد و گروههای سیاسی بر اساس روابط رسمی مبتنی بر نقشهای محقق و هویتهای اکتسابی بود؛ و از سوی دیگر، پیش از مشروطه، خشونت سیاسی همراه با تداوم و تثبیت مناسبات اجتماعی و سیاسی موجود و پس از مشروطه با هدف تغییر مناسبات موجود و در انداختن مناسبات مبتنی بر ایدئولوژیهای سیاسی بود.
گفتنی است این مقاله در ششمین همایش پژوهش اجتماعی در جامعه ایران که توسط انجمن جامعهشناسی ایران اسفند ۱۴۰۲ برگزار شد، ارائه شده است.
انتهای پیام/